گردشها و دورهمی های بهاری
دوهفته بعد از مسافرتمون با الهام ها قرار عصرونه خونمون گذاشتیم که بعدمدتها همو ببینیم و اینکه دوس داشتن خریدهای خودم و سیسمونی نی نی جدید که از ترکیه خریده بودم رو ببینن شیطونها سوپرایزم کردن و با شمع و کیک تولد و کادواومدن وحسابی غافلگیر شدم
تولدی که ترکیه گرفته بودم با حساب کتاب اشتباهی شمع 30 رو گرفته بودیم وقتی استوری گذاشته بودم دوستان همیشه درصحنه و آگاه اومدن گفتن اااا خانم زرنگ، چرا سنتو میاری پایین، باید 31 رو فوت کنی خلاصه از اونا اصرار و از ما انکار تا اینکه متقاعد شدم بلــــــــــه شما درست میفرمایید ایندفعه شمع عدد 31 رو گرفتن که متذکر بشن شما دیگه داری پیر میشی و درست نیس سنتو بیاری پایین
بعداز مراسم فوت کنی و عکس گیرون و کیک برون ، وروجکا درحال کیک خوردن و بازی کردن...
تیرامیسوی شیماپز
شاهین و حلما که بهم میرسن راستین بدبختو محل نمیدن و تموم بازیهاشون میشه 2نفره... هراسباب بازی که میگیرن بهش نمیدن که شروع جنگ و دعواهاشون از همین نقطه شروع میشه
بعد از رفتن مهمونا از خستگی زیاد ساعت 8شب بیهوش شد
یه روز تعطیل 3تایی رفتیم موزه دارآباد ، هیومن پارک و دکترلند
هیومن پارک خیلی جالب بود (سفر ب درون اعضای بدن) تجربه جالبی بود... از گوش وارد بدن انسان میشدیم و با توضیحاتی که کارشناسان هربخش میدادن کل بدن انسان رو دور زدیم و در اخر از روده اومدیم بیرون عکاسی ممنوع بود فقط تونستم یدونه عکس بگیرم
دکترلند مخصوص بچه ها بود که باید لباس دکتر میپوشیدن و وارد بیمارستان و اورژانس و مطب میشدن، ازاونجاییکه شاهین همیشه به ما میچسبه حاضر نشد تنهایی بره اونجا...
موزه داراباد
واسه ناهار رفتیم فرحزاد همون جای همیشگی با غذاهای خوشمزشون
یه روز دیگه با الهام ها بچه ها رو بردیم پارک ژوراسیک، هم اونا کلی بازی کردن هم به ما خیلی خوش گذشت
عــــــــاشق این عکس وروجکام
شاهین از اینکه کسی بهش دست بزنه یا بغلش کنه متنفره، حلما هم احساساتی و مهربــــــون ،تا رفت بغلش کنه داد شاهین رفت هوا و شاکی ازاینکه بهم دست نزن خدا بخیر کنه
با رعایت شئونات اسلامی و حفظ حریم شخصی همه چی به روال عادی برگشت و صلح انجام شد
فداتون بشم که اینقدر خوشگل نشستین
قرار بعدی با دوستاهای عزیز وبلاگی که هروقت همدیگرو میبینیم کلی انرژِی مثبت از هم میگیریم روح و روانمون تازه میشه یاد دوران خوب وبلاگ نویسی میوفتیم
شاهین و رادمهر
شاهین و کیانا (جای کیارش عزیزم خالی بود روحش شاد یاشه )
مسلما تو جمع بچه ها شاهین با دخترها قاطی میشه و باهاشون بازی میکنه اینجا هم از این قاعده متثنی نبود و با کیانا جور شده بود و یازی میکرد حتی موقع غذا خوردن تو رستوران صندلیهاشونو کنارهم گذاشتن تاباهم غذا بخورن
پ.ن: امسال ماه رمضان از 27اردیبهشت شروع شد تا 25خرداد که عید فطر بود...