جشن فارغ التحصیلی پیش 1
یک سال دیگه گذشت ، امروز بزرگ شدن پسرمون رو با قلب و چشممون دیدیم. ذوق و هیجان زیادی واسه این روز داشتیم دیدن پسر کوچولویی که تا دیروز از ما جدا نمیشد اما حالا بدون ما و مستقل روی صحنه، جلوی صدها نفر خودنمایی میکرد، حس غرور ما رو چندین برابر میکرد
97/4/1:جشن پایان سال مهد شاهین اینا بود بهمراه کلی شعر وسرود و ترانه و تئاتر
سرود دسته جمعی (سرود ملی و ای ایــــــران ) بچه های پیش دبستانی 1و2
سرود و شعر انگلیسی کلاس خودشون
از اینکه من و بابایی نگاش میکردیم خجالت میکشید
اجــــــرای نمایش بامزه و ریتمیک که شاهین نقش گربه ملوس رو داشت که خیــــــلی زیبـــــــــا اجــرا کرد
شاهیـــــن و مهرســـــان
شاهیــــــــن و ارتیمیــــــــس
خیلی اهل قر و رقص نیست، بچه ها رو با توجه به استعداد و علایقشون تقسیم بندی کرده بودن واسه اجراها ، تو اکثر برنامه های گروه پیش دبستانی شرکت داده بودنش به جز ژیمناستیک و رقص
کل اجرای جشنشون 3ساعت بود که خیلی عالی بچه ها اجرا کردن و نهایت لذت رو تو این مدت بردیم
بقیه عکسهای شاهین و دوستاش تو محوطه
آرش و شاهین و راستین
از این لحظه به بعد رسما تعطیلات تابستونی شاهین شروع شد و خودشو آماده کرده بابا جون بیاد دنبالش ببرتش شمال