شاهــــــــــین جونشاهــــــــــین جون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
شرویـــــــــن جونشرویـــــــــن جون، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

شاهیــــــــن ، شرویـــــــــن شاهزاده های خونه ما

چهار ماهگی

1397/8/18 19:24
نویسنده : مامان شیما
872 بازدید
اشتراک گذاری

پســــــرقشنگـــــــم 4ماهگیت مبارک باشه عزیـــــــزدلــــــــم محبت

* خیلــــی پسرباهوشی هستی ، به اطرافت و کسایی که بغلت میکنن خیلی توجه میکنی، از راه دور واسمون بغل باز میکنی تا بیاییم سمتت و بغلت کنیم ، وقتی دراز کشیده هستی اینقدر غر میزنی و سروصدا میکنی تا بیاییم طرفت، جالب اینجاست که صدا و حالت گریه کردنت کاملا با زمانهای دیگه فرق میکنه یه ریتم خاصی واسه گریه داری که بهمون میفهمونی منو بغل بگیرین بغل

* از الان دوست داری راه بری، مدت زمان زیادی رو پاهات وامیستی و سعی داری به سمت جلو حرکت کنی ، مخصوصا اگه شاهین و محیا جلوت بازی کنن به مرحله پرواز میرسی خنده درحالت درازکشیده باشی قشنــــــگ خودتو میکشی سمت جلو تا بلند شی خیلی این حالتتو دوس دارم محبت

* اب دهن میدی بیرون ، یقه لباستو کلا خیس میکنی... جدیدا یاد گرفتی با اب دهنت حباب درست میکنی و بوووو بوووو میکنی کلی از این کارت لذت میبری بازی بازی میکنی خوشمزه

* دمرمیشی سعی میکنی دستتو از زیرت بیاری بیرون خیلی تلاش میکنی اما زود خسته میشی نق میزنی چشمک

*همچنان دست میخوری این کار آرومت میکنه ، معمولا قبل خواب انگشت شصتتو میمکی تو همین حالت خوابت میبره ... خیلی پسر نازی هستی من عاشقتم همیشه قبل خواب انگشت ب دهان یه آوازی واسه خودت میخونی و میبینم که یهوو آوازت قطع شده وقتی نگات میکنم تو خواب ناز فرو رفتی محبتبوس دست خوردنتم این مدلیه که شصت دست چپتو میزاری تو دهنت و دست راستتو روش نگه میداری خنده

قربون خنده های خوشگلت بشم مهربــــــــــــون ... از خواب که بیدار میشی همیشه لبخند داری و میخندی ، هرکی باهات بازی کنه غریبه و آشنا واسش میخندی زنده خندهات صدا دار شده و قهقهه میزنی ، اولین بار که خیلی خندیدی وقتی ابی دایی اومد سمتت غش کردی از خنده و تا یه ربع بعدش این خنده های صدادارت ادامه داشت چشت که بهش میوفتاد همینجوری واسه خودت میخندیدی و کاکایی سرمیدادی  که این وسط ما هم از خنده های تو غش و ضعف رفته بودیم بغل

نارنجی من چشمکبوس

من فدای نگاههای خوشگلت بشم محبت

شاهیــــــــــــن و شرویــــــــــــن در سالهای متفاوت و در سن 4ماهگی

این عکسهای شاهین واسه خرداد 92 هست ... عکس شروین واسه ابان 97

داداشی های مهربونبغلبغل

شروین و پسرعموها گرشا و مهراد

یه عصر پاییزی و هوای خوب با زنعمو و بچه ها رفتیم پارک گلها و کلی از فسقلی ها فیلم و عکس گرفتیم

این دوتا هم خیلی شیطون شدن وقتی بهم میرسن از بس میخندن و بازی میکنن دیگه نمیشه ازشون یه عکس گرفت

درحال بازی با پلی استیشن

جشنواره بازی مهد خودشون تو پارک گلها

عصرپاییزی بصرف چای و شیرینی باغ عمو امید

30مهر تولد عمو حسین

بغل

شبا واسه شیر بیدار نمیشی و تا صبح قشنگ میخوابی، واسه ساعت 6.7  بیدار میشی شیر میخوری دوباره میخوابی تا ساعت 10 اونجاهابوس

یه هفته ای میشه (3ماه و 3هفته) دوس داره بشینی از حالت دراز کشیده دیگه خوشت نمیاد

محبتمحبت

از سری عکسهای اتلیه این ماهت

مامانی ، سال 1366 چشمک

شاهین ، سال 1392بوس

شروین، سال 1397 محبت

ایهان و اردیان محو تماشای شروین

اجرای سرود دسته جمعی

از طرف مهد بردنشون بهزیستی ، روز قبل اعلام کردن هرکسی 2تا از اسباب بازیهاشو واسه بچه های بی سرپرست ببره، شاهینم ماشین و ماهی و چندتا از کتاب داستاناشو تقدیم بچه ها کرد

پ.ن: 17 مهر مهراد پسر محسن بدنیا اومد.

پ.ن: بازسازی خونه رو از 27 مهر استارت زدیم و مهندس حدود 2ماه رو تخمین زد که کار بازسازی طول خواهد کشید ایشاله که اشتباهی تخمین زده باشه زودتر تموم شهزبان فعلا خونه مانی مستقریم تا خونه آماده بشه راضی

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
27 آبان 97 14:49
شاهین و شروین مثل یه دوقلو همسان هستن که با فاصله به دنیا اومدن. چشمک
مامان شیما
پاسخ
عزییییزمگل
مامان سام
29 آبان 97 15:25
اخ خدا چقد خوردنین گل پسرات انشاالله تنشون سالم باشه زیر سایه پدر و مادر .جفتشون شبیه همن ولی شاهین جون شیطون تر به نظر میرسهخندونک