دوازده ماهگی

1398/4/25 14:46

نویسنده : مامان شیما

431 بازدید

اشتراک گذاری

عشق مامان این اخرین پست از ماهگردته... از این به بعد با روزمره گی های یک سالگیت بهمراه شیطونی ها و اتیش سوزوندنات میام.

این روزها درگیر کارهای تولدت هستم لباساتون دست خیاطه. دنبال ایده حدید و تم جدید هستم واسه تولدت...میز و صندلی اجاره کردم. وسایل مربوط به دسر و ظروف یک بار مصرف رو خریدم. و حسابی مشغولم واسه گرفتن یه تولد خوشگل ...

نیم کیلو اضافه کردی الان 9.55 کیلو هستی باقد 75 سانت. خداروشکر شیر خشک بهت میسازه و همین باعث وزن گرفتنت شده. کاری که باید چندماه پیش میکردم اما این دکترای احمق هیچی حالیشون نمیشه و اصرار الکی واسه دادن شیر مادر. اخرشم خودم سرخود بهت شیشه دادم که با موفقیت هم میخوری هم وزن گرفتی.

24خرداد اولین دندونتو دراوردی اونم نه از پایین بلکه از بالا...

26خرداد آبله مرغان گرفتی ، چیزی که اصلا انتظارشو نداشتم، اما ویروسه دیگه کار خودشو میکنه و قبل تولدت ابله مرغانی شدی ، شدت دونه ها رو صورتت خیلی بیشتر از تنت بود. دو هفته طول کشید تا دونه ها کمرنگ شدن. اما هنوز کامل از بین نرفتن...خیلی نگران این بودم که تیارا ازت نگیره اخه دقیقا همون روز برای اولین بار رفتیم خونه خاله جون تا نی نی شو ببینیم همین که دوتا دونه رو تنت دیدم سریع از خونه خاله جون اومدیم خونه که یه وقت نگیره. تا شب تعداد دونه هات بیشتر و بیشتر شد

29 خرداد دومین دندون بالایی رو دراوردی...

الان یه پسر خوش خنده دو دندون هستی وقتی میخندی خیلی جیگرتر میشی...