جشن عقد خاله سمیرا
بالاخره شاهزاده قصه ها سوار بر اسب سفید دل خاله سمیرای ما رو برد و با اولین حرکت ممکن،بهمراه بابایی و شاهین یه سفر یهویی ب شمال داشتیم... اولین حضور پسرم تو مراسم خواستگاری خاله جون (آآآآ جون) بعنوان کوچیکترین عضو خونواده عدوس 93/12/11 جشن عقد خاله جونِ شاهین بود... یه عقد محضری با حضور دو خونواده و بعدشم شام مهمون خونواده اقا داماد بودیم و اخر شب هم جشن و ساز و شادی و پایکوبی تا نیمه های شب ایشاله خوشبخت بشن فردای اون روز با عدوس داماد رفتیم جنگل که خیلی عالی بود و شاهین حسابی کیف کرد... \ یه شبم خونواده دوماد، هتل پارمیس مهمون ما بودن که با درست کردن ژله های تزریقی توسط م...
نویسنده :
مامان شیما
13:14