نــــــوروز 97
بنام خالق زیبایی
شروع سال جدید روهمراه با خوشی و سالی پرازبرکت واسه خونواده خودم و عزیزانم آرزو میکنم، انشالله هممون عاقبت بخیر بشیم و سال خوبی واسمون رقم بخوره
خب میریم سراغ عکسهای فضای باز شاهین و دوستاش که چند روز قبل عید رفتیم پارک ملت و از هوای فوق العاده بهاری و طیبعت و درختهای خوشگل اونجا نهایت استفاده رو کردیم
29 اسفند ساعت 7:45 عصر ساعت تحویل بود وما لحظه تحویل سال نو گرگان خونه مانی بودیم از اول عید هم رفتیم سمت سعداباد که رسما عیدگردشیها و ماچ و موچ شروع شد
گرمای وحشتناک روز اول عید و پریدن شاهین تو حوض و اب بازی
فروردین که میشه من مثل اونایی که تازه از زندان ازاد میشن و چشمشون ب طبیعت میفته از خود بی خود میشم و همه جا دوربین بدست هی چیک چیک از سوژه خوشگلم عکس میگیرم بمــــــاند که این وسط شاهین چقدر غر میزنه اما من سرسخت تر از این حرفام که دست از سرش بردارم نمونه بارز یک مادر نمونه
بالاخره به ارزوش رسید و موتور چهارچرخ هدیه تولد امسالشو کادو گرفت... هر روز با کلی هیجان میرفت تو حیاط موتور بازی میکرد و کلی کیف میکرد... با باباجون و بابایی روزا میرفتن زمین فوتبال و اونجا کلی موتور سواری میکرد...
خیلی خیلی عاشق این لباسهای ارتشی ش هست... از اینور میشورم از اونور از رو بند رخت ورمیداره میپوشه ، تا این حد یعنی
عکس با دایی جونش
عید دیدنی خونه خاله جون
دوقلوهای نازمون آیهان و اردیان
فرفریهای جذاب
تولد دایی شایان با فامیل پایه... کبابی پسرعمه ها بصرف دل و جیگر و کیک تولد و یه شب فوق العاده عالـــــی
11فروردین ولادت حضرت علی و روز مرد
مردهای خونه
13فروردین که هوا خیلی خیلی سرد بود و بساط کباب و دورهمی خونه عمو رضا پای شومینه چوبی... فقط بعدازظهر یه سر جنگل رفتیم
عشقولانه های شاهین و مانی
اووووف عجب عطر و طعمی داشت
ودر پــــــایان... پایه ثابت روزها و شبهای عید ما (تخته نرد)
تا پست بعدی ...