31 ماهگی وروجک
پنج شنبه(12شهریور): شاهین کوچولوی ما الان دوسال و 7 ماهشه و این یعنـی ؛ دوسال ونیم زندگی با عشق
اینبار بابایی نتونست باهامون بیاد شمال، واسه همینم تصمیم گرفتیم با قطار بریم که این باعث خوشحالیه بیش از حد شاهین شده بــــــود و از چند روز قبل همش میگفت میخواییم بریم قطار و صدای قطارو درمیاورد گـــو گـــو کیــــش کیـــــش ... راه اهن که رسیدیم ازم پرسید پس قطار کو؟؟؟ منم که اون لحظه درگیر چمدون و وسایلا بودم ، خودش جواب خودشو داد: صبـــرکن میبینیش ...
خلاصه با شور و اشتیاق زیادی سوار شد ،از اینکه قطار واقعی میدید خیلی خوشحال بود ، میگفت : چقدر بزرگــــــه وقتی قطار راه افتاد گفت: پس چرا صدا نمیده ؟؟؟ واسش توضیح دادم که این صدا واسه اسباب بازی و کارتونهاست یه چند لحظهای تامل کرد و به فکر فرو رفت... فکر کنم کلا ذهنیتش نسبت به قطار از بین رفت بچم این بود خاطره شاهین از اولین حضورش تو قطار
13 شهریور پارک ژوراسیک، یه جای خیلی جالب و دیدنی واسه بچه ها ...