جشن نامزدی خاله جون
شنبه (26 اردیبهشت): جشن نامزدی آآآآآ جونِ شاهین روز مبعث دو روز تعطیل بود و ظهر 5شنبه پیش بسوی خونه ماننی
روز جشن، شاهین از صبح پیش بابایی و دایی جونش بود و منم بعنوان خواهر عدوس درگیر ارایشگاه و کلی کارای دیگه قرار بود اخرای جشن بابایی شاهینو بیاره پیش خودم که با عدوس عکس بگیریم اما با شنیدن صدای بلند اهنگ و شلوغی جمعیت هرکاریش کردم پیش من نموند و گریه گریه که برم پیش بابایی منم از خدا خواسته پسری رو مرجوع کردم پیش پدر جان اون اخرا با رفتن مهمونا پسری حاضر شد بیاد پیشم و عدوس ببینه و عکس بندازه
جشن خاله جون تا پاسی از شب ادامه داشت و با وجود دی جی خیلی به همه خوش گذشت. در کل یه شب خاطره انگیز واسه هممون بـــــــــــــــود
آآآآآآجون و عمو حُدین ( خاله جون و عمو حسین ) ایشاله خوشبخت شین...
روز بعدش جنگل النگدره رفتیم یه دوری زدیم و کلی عکسهای خوشگل تو طبیعت گرفتیم
و طبق معمول پسرک عشق عکس
و در اخر صرف شام تو یه رستوران در ناهارخوران ،مهمون خاله جون اینا بصرف پیتزا
پسرک ما عاشــــــق پیتزاست و با اشتهای هرچی بیشتر مثل مامانش دو لوپی میخورد نوش جونت عزیزم