شاهــــــــــین جونشاهــــــــــین جون، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره
شرویـــــــــن جونشرویـــــــــن جون، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

شاهیــــــــن ، شرویـــــــــن شاهزاده های خونه ما

سه سال و پنج ماه

آذر 1400: شروین این روزها همش بازی های جنگی و مانکرافت و اینجور چیزها بازی میکنی. و همش در غالب شخصیت های جنگی کارهاتو تقلید میکنی و بصورت خیالی مبارزه میکنی. حتی خیلی از دیالوگ های اونها رو هرروز و هرشب تکرار میکنی. و هردفعه خودتو جای یکی از اونها میزاری و حرکات رزمی انجام میدی. *وقتی شاهین با دوستاش تماس تصویری میگیره خودتو میری قاطیشون میکنی میگی "بچه ها بچه ها "مونتا کومپا زدمش. ماشین پلیس اومد. مرد و کلی حرف میزنی واسشون. اونام از حرف زدنت هیچی متوجه نمیشن غش میکنن از خنده واست *فارسی حرف زدنت خیلی عالی شده. الان دیگه میدونی با کی فارسی حرف بزنی با کی انگلیسی. با تیارا که میخوای صحبت کنی انگلیسی باهم حرف میزنین ولی با ما...
29 آذر 1400

سه سال و چهارماه

آبان 1400: بعد محرم صفر با کم شدن اوضاع کرونا کار منم زیاد شده و میشه گفت هرشب عروسی و فیلمبرداری هستیم. شمام که با تیارا خونه مانی هستین. مدارس هنوز حضوری نشده و شاهین هرروز کلاسهای انلاینش برگزار میشه و مشغول درس و مشق . و شروینم که با تیارای زورگو اصلا باهم نمیسازن و شاهد جیغ و گریه تیارا هستیم که با بچه های من اصلا نمیسازه 😂   این ماه اصلا فرصت نکردم ازتون عکس بگیرم. همین چندتا هم با هزار کلک ازت گرفتم. ...
30 آبان 1400

سه سال و سه ماه

مهر1400: 6ماه اول سال رو به سرعت برق و باد گذروندیم و وارد 6ماهه دوم سال شدیم. مدارس هم مثل پارسال انلاین هست و تموم خستگی ها و زحماتش روی دوش ما خواهد بود. انشالله که امسال کرونا به طور کامل ریشه کن بشه تا بچه ها دوباره طمع خوش مدرسه رو بچشن... پشت صحنه عکسهای بالا اول مهر رفتیم مدرسه و شاهین با معلم امسالش اشنا شد و کتابهای سومش رو گرفت با افزایش واکسیناسیون طی چند هفته گذشته ، وضغیت کرونا بهتر شد و امار مرگ و میر بنسبت کاهش پیدا کرد و هرازگاهی  رزرو خصوصی انجام میدادیم و بچه ها رو میبردیم خانه بازی . اونجا تخلیه انرژی میکردن ...
30 مهر 1400

سه سال و دوماه

شهریور 1400: روزها به سرعت درحال رد شدن هستن. شاهین هفته ای یه جلسه کلاس سنتور میره و شروینم خودشو با تبلت و گوشی و ایکس باکس مشغول میکنه. بخاطر شرایط کرونا نمیشه هرجایی رفت. بیشتر وقتها تو خونه ایم. پیک جدید کرونا خیلی خیلی کشته میده ، مرگ و میر روزانه  رو 600 تا اعلام میکنن اما میگن این رقم بالای 2هزارتاست. خلاصه روزهای بدی رو میگذرونیم. واکسن قطره ای وارد میکنن. هنوز 30 درصد هم واکسینه نشدن. اما با پیک جدید و افزایش مرگ و میر دستور صدور واکسنهای بیشتری دادن و روند واکسیناسیون بیشتر از قبل شده. ماهم هنوز واکسن نزدیم فعلا تا 6 هفته که نباید بزنیم چون تازه کرونا گرفتیم. و تا چندماه بعد هم انتی بادی داریم. ایشالله تا اون موقع اوضاع بهتر ...
27 شهريور 1400

سه سال و یک ماه

مرداد 1400 : رستوران آلتون این پست رو باید به اسم کرونای منحوس سیو کنم. اوایل مردادبود که خونوادگی درگیر این ویروس شدیم.اخر هفته رفتیم سعداباد که شب بابا علائم سرماخوردگی بروز داد.صبح که شد دیدم انگار رو یه بهبود نیست و داره سرفه میزنه. سریع بچه هارو بردم تو حیاط به امین زنگ زدم که زودتر بیا بریم خونه اینجا خطرناکه. شب که شد بچه ها یکی یکی بدنشون داغ شد و افتادن. تا فردا صبح منم بیحال شدم و افتادم.حالا یکی یکی پاشویه شون میکردم و شربت سرماخوردگی و تب بر میدادم. جفتشون تب و لرز داشتن.یک روز بیشتر طول نکشید که خوب شدنفقط شاهین بیحال بود شروین کامل خوب شده بود.روز بعد امینم افتادو همون روز او...
18 مرداد 1400

تولد 3سالگی شروین

خوشگل مامان یک سال دیگه بزرگتر شدی و شمع 3سالگیت رو فوت کردی... 3ساله شدی پسر کوچیکه خونواده. 3سال شد از از اولین دیدار ما با تو در بیمارستان لاله. 3ساله هر روز با شیطونیات سرویسمون کردی 😂 خخخخ اخرشو خراب کردم قرار بود جملات عاشقانه باشه 🤭 خلاصه که تولدت خیلیــــی مبارکمون باشه 😍 شروین خان جنابعالی خیلی شیطونی اصلا و به هیج وجه واسه عکاسی و فیلم گرفتن همکاری نمیکنی. منم امسال قید کلیپ رو زدم. گفتم هروقت خودت خواستی و بامن همکاری کردی سر عقل اومدی ازت میگیرم. و با یه چندتا عکس تو اتلیه تولد امسالتو جمع و جور گرفتم. البته که  همین 3تا عکس 45 دقیقه طول کشید چون هردفعه یا شمع رو خاموش میکردی یا از جاش درمیاوردی . موهاتو با...
21 تير 1400

دوسال و دوازده ماه

تیرماه 1400:  پسر قشنگم دیگه چیزی به تولد 3سالگیت نمونده 😍 پست این ماه همش اب و اب بازی هست . اینقدر هوا گرم شده و گرمای امسال بی سابقه ست تو چندسال اخیر ، شماهم هروقت میریم سعداباد همش تو حوض هستین... از قطعی برق نگم که جونمون به لب رسیده. روزی 3بار تو این گرما برقها رو قطع میکنن . وضعیتی درست کردن برامون🤒 بعد از دوسال خونه نشینی بخاطر کرونا تصمیم گرفتیم یه چندروزی با زندایی ها بریم ویلای حسین دایی محمود اباد . خیلی خیلی این مسافرت دلچسب بود. مدتها بود دریا نرفته بودیم دلمون لک زده بود واسه یه مسافرت حداقل دو روزه. شروین برای اولین بار دریا رو میدید و از سرکوچه که چشمش به دریا خورد تا خود س...
21 تير 1400