شاهــــــــــین جونشاهــــــــــین جون، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
شرویـــــــــن جونشرویـــــــــن جون، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

شاهیــــــــن ، شرویـــــــــن شاهزاده های خونه ما

یک سال و شش ماه

1398/10/18 14:14
نویسنده : مامان شیما
378 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم الان دیگه یک و نیم ساله شدی ،  قربونت بشم من ... شیطنتت بیشتر و کنجکاویت چند برابر شده.

 

*خیلی غرغرو و بغلی شدی . وابستگیت به شیر بینهایت شده درحدی که دوس داری 24 ساعت تو دهنت باشه. هم خودت اذیت میشی هم منو خیلی اذیت میکنی واسه همین قراره بعد از واکسن 18 ماهگی از شیر بگیرمت.

* دوتا دندونای بالای اسیاب باهم دراومدن.

*دستاتو گاز میگیرم میگی: ( دَد... دَد) درد.درد

*عاشق بازی کردن با شاهینی. از پشت لباسشو میگیری قطار بازی میکنی و همیشه هم موقع اسب سواری یا قطار بازی میگی : (گاد گاد )به جای پتیکو پتیکو.

*مهر و جانماز رو خیلی دوست داری همیشه و هرلحظه میاریشون وسط خونه شروع میکنی به مناجات کردن...و ادای نماز خوندنو درمیاری لباتو تکون میدی.

*گوشاتو خیلی میخاروندی، دکتر متخصص بردمت تشخیص داد گوشات جرم گرفته باید شستشو بدن. دو روز قطره ریختم تو گوشات و دکتر واست شستشو داد نه گریه کردی نه اذیت خوشتم میومد و خیلییییی از تو گوشات کثیفی بیرون اومد که خیلی عجیب بود واسم.

 

یلدای 98 و عکسهای یادگاریش و تم آتلیه که واسه مشتریها چیدم...

ازهمه مشتریها راحت و بی دغدغه عکس گرفتم اما هیچ وقت نمیتونم از بچه های خودم یه عکس درست حسابی بگیرم. شروین ماشالله میزنه پودر میکنه یک چیز سالم نمیزاره ، یک ثانیه یه جا بند نمیشه. خلاصه داستان داریم باهاش

یلدا خونه ماانی

عکسهای پاییزی 98 که بعد از 200 تا شات تونستم اینا رو بگیرم. شروین فقط سرشو مینداخت پایین واسه خودش میرف وسط جنگل.

نماز خوندنتو قــــــــــربون

عاشق دمپایی های منی. تو خونه باهاشون راه میری.

مراحل میوه خوردن به سبک شروین

پیتیکو پیتیکو (گاد گاد ) بازی میکنی

بهترین و قشنگترین لحظه های زندگی دقیقا همین قسمته. دیدن و شنیدن بازیها و صدای خنده هاشون

محو تماشای تی وی

شاهین یا دوستاش تولد باراد جان دعوت شده بودن و گویا بهشون حسابی خوش گذشته بود.

جشن یلدای مدرسه

جشن ( ش) به میزبانی شاهین و شایان

بعنوان کاردستی ظرفهای غذاشونو به شکل شیر و موش درست کردم. شیرکاکائو و شیرینی خامه ای و شکلات هم بعنوان خوراکی بردم مدرسشون. مامان شایان جان هم شیربرنج و کاردستی شیر درست کرده بود.

درس علوم و پوشش جانوران

انواع برگ ها

درس اقتصاد و درست کردن قلک با وسایل دم دستی و پس انداز کردن پول

اموزش حرف ( ای یی ای ) به میزبانی ایلیا

حرف (ی) به میزبانی یاسین

از حوادث مهم این مدت گرون شدن دوبرابر و سه برابر شدن یه شبه بنزین.

اغشاشات بعدش و قطع کردت یک هفته اینترنت.

ترور سردار سلیمانی

 سپاه و شلیک اشتباهی موشک به هواپیمای مسافربری اکراین و کشته شده همه مسافرها و اغتشاشات بعد از این جریان.

پ.ن: چند روز مونده به واکسن 18 ماهگی بچه ها دوباره مریض شدن. اول شاهین افتاد چند روز بعدش شروین که حالش خیلی بد بود. گلودرد شدید بهمراه تب و لرز که تمومی نداشتن. بازم ویروس جدید. بازم سرماخوردگی. و دوباره دوره مصرف داروها و خونه نشینی و غرغر بچه ها و بیحالیشون ، که 10 روز طول کشید تا دوباره خوب شدن که بعد از بچه ها بابایی مریض شد و افتاد و یک هفته هم درگیر بابایی بودیم. واکسن شروینم افتاد برای هفته بعد تا دوره مریضیش و مصرف آنتی بیوتیک کامل تموم بشه...

پسندها (1)

نظرات (1)

بابا
17 بهمن 98 21:15
عالی بود مرسی همسر گلم
مامان شیما
پاسخ
مررررسی عزیزم