شاهــــــــــین جونشاهــــــــــین جون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
شرویـــــــــن جونشرویـــــــــن جون، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

شاهیــــــــن ، شرویـــــــــن شاهزاده های خونه ما

5سال و4ماه

اواسط خرداد مصادف با 14،15خرداد که چندروزی تعطیل بود عمو حسین و خاله جون اومدن دنبالمون وراهی شمال شدیم . اونم بخاطر اصرارهای زیاد شاهین که دلش واسه سعداباد و موتور شارژیش تنگ شده بود.10 روزی اونجا بودیم که بیشتر شبها ، افطاری خونه فامیل جمع میشدیم. روزها شاهین تو حیاط کلی کیف میکرد هرروز اببازی تو حوض، موتور سواری تو حیاط ، روزی یکی دوبار با باباجون میرفتن نور لاله باغ و بی بی یان. خلاصــــه که حالی میکرد واسه خودش وبا منم کاری نداشت و سرش حسابی گرم بود. نگاهــــــی ب این چندروز به روایت تصویر ...
24 خرداد 1397

گردشها و دورهمی های بهاری

دوهفته بعد از مسافرتمون با الهام ها قرار عصرونه خونمون گذاشتیم که بعدمدتها همو ببینیم و اینکه دوس داشتن خریدهای خودم و سیسمونی نی نی جدید که از ترکیه خریده بودم رو ببینن شیطونها سوپرایزم کردن و با شمع و کیک تولد و کادواومدن وحسابی غافلگیر شدم تولدی که ترکیه گرفته بودم با حساب کتاب اشتباهی شمع 30 رو گرفته بودیم وقتی استوری گذاشته بودم دوستان همیشه درصحنه و آگاه اومدن گفتن اااا خانم زرنگ، چرا سنتو میاری پایین، باید 31 رو فوت کنی خلاصه از اونا اصرار و از ما انکار تا اینکه متقاعد شدم بلــــــــــه شما درست میفرمایید ایندفعه شمع عدد 31 رو گرفتن که متذکر بشن شما دیگه داری پیر میشی و درست نیس سنتو بیاری پایین بعدا...
24 خرداد 1397

5سال و 3ماه

فصل اردیبهشت وهوای بهاری و آغـــــاز گردشهای ما 3تا (و نصفی) فرحزاد و یه رستوران فوق العاده عالی با غذاهای خوشمزه ( جایی بود که من و امین خیلـــــی خوشمون اومد و ازاین به بعد پاتوق ما خواهد بود ) دریاچه چیتگر و اصرار و هیجان شاهین واسه قایق سواری صرف ناهاردر بام لند یه جای خیلـــــی قشنگ روبروی دریاچه معمولا اسباب بازی که تازه واسش میخریم تا چند روز اول واسش عزیزه و همه جا با خودش میبرتش  حتی شبا موقع خواب کنارش میزاره، بعد از چند روز به خانواده اسباب بازیهای قدیمی و تکراری ملحق میشه این وانت ابیه الان تو دوران ...
22 ارديبهشت 1397

نــــــوروز 97

بنام خالق زیبایی شروع سال جدید روهمراه با خوشی و سالی پرازبرکت واسه خونواده خودم و عزیزانم آرزو میکنم، انشالله هممون عاقبت بخیر بشیم و سال خوبی واسمون رقم بخوره خب میریم سراغ عکسهای فضای باز شاهین و دوستاش که چند روز قبل عید رفتیم پارک ملت و از هوای فوق العاده بهاری و طیبعت و درختهای خوشگل اونجا نهایت استفاده رو کردیم 29 اسفند ساعت 7:45 عصر ساعت تحویل بود وما لحظه تحویل سال نو گرگان خونه مانی ب...
29 فروردين 1397

اسفندانه

این ماه پراز اتفاقات خوب و جشنهای بزرگ و کوچیک بود 15 بهمن : سه روز بعداز تولد شاهین ، تولد حلما جون بود که بازم دورهمی دوستان و خوشگذرونی بچه ها... بعدازتولد با مانی و بابا جون راهی شمال شدیم . 20 بهمن: تولد زنعمو بود ،که با برنامه ریزیهای از قبل تعیین شده باعمو امید ،کیکو گل و بادکنک یه تولد سوپرایزی باحال گرفتیم 22بهمن عروسی کوثرجون بود که حسابی ترکوندیمو خوش گذشت * افتتاحیه کبابی حامد حمید و سعید ، که بصرف دل و جیگر و جوجه هممون دعوت بودیم تقلید کار مامانی وقتی از حموم میاد یه چند دقیقه ای باید اینطوری بشینه ...
28 اسفند 1396

تولد 5 سالگی دزد دریایی کوچولو

کارت دعوت تولد با تم مخصوص تولد تولد 5سالگی شاهین با تم دزد دریایی که تمام ایده های جشنش رو طبق روال هرسال خودم انجام دادم و بسیار لذتبخشه این کار واسم خیلـــــــــی ذوق تولدشو میکرد دیگه روزهای اخر روزشماری میکرد واسه این روز از اینکه دوستاش میخواستن بیان هیجان داشت و میشه گفت این اولین تولدش بود بعد از 5سال که قشنگ مفهوم تولدو درک میکرد و خوشحال یود دوستاش: اهورا . حلما . شاهین . مهراد . راستین . شادی دخترای خوشگل جشنمون قبل از فوت کردن شمع ها ب...
8 اسفند 1396